Template By: LoxBlog.Com
طایفه کاشانی
wahab
علی ولی نژاد
هوشبران جوان 89
آموزش عاشق شدن
دانشجویان فوریت های پزشکی زابل89
وبلاگ سرگرمی
مسافر
تراختور اف سی
خلوتگاه من
همه چی
بلوچ
بزرگترین وبلاگ تفریحی
بهترینها
سایت جامعه ایران ناز
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
نیازمندی ها
و آدرس
niazhayerooz.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
هسته زمین از عمق 2900 کیلومتری تا
مرکز زمینگسترش دارد و ضخامت کلی آن 3471 کیلومتر است. مطالعات نشان داده است که در عمق تقریبی 5120 کیلومتری ، یک انفصال در خواص الاستیک هسته وجود دارد این
ناپیوستگیکه ناپیوستگی لمان نام دارد، هسته خارجی را از هسته داخلی جامد جدا میکند و هسته بیرونی از گوشته توسط ناپیوستگی گوتنبرگ - ویشرت جدا میشود. در حالت کلی هسته از سه قسمت هسته بیرونی ، هسته جامد داخلی و هسته مرکزی تشکیل شده است.
هسته بیرونی از ناپیوستگی گوتنبرگ - ویشرت در عمق 2900 کیلومتری شروع و تا عمق 5120 کیلومتری که ناپیوستگی لمان قرار دارد ادامه مییابد. ترکیب عمومی هسته آلیاژ آهن - نیکل (Ne-Fi) است و به همین دلیل به آن نیف یا نیفه نیز میگویند. لازم به ذکر است که امواج S از هسته مایع خارجی عبور نمیکنند. هسته خارجی دارای حرکات همرفتی است که سرعت آنها چندین کیلومتر در سال است.
حرکت وضعی زمینتاثیر به سزایی در این حرکات داشته و این اثربه نام تاثیر کوریولیس نامیده میشود.
گردش هسته خارجی دارای تقارن استوایی میباشد که توسط دو لکه برآمده در سطح هسته مایع مشخص میشود و این دو لکه در حقیقت محل تظاهر سلولهای واگرا در سطح می باشند. این سلولهای واگرا در سطح هسته مایع و در مرز بین لایه
و هسته مایع به صورت شعاعی پخش شده و در راستای نصف النهاری که تقریبا در راستای شمال و جنوب زمین هسته مایع را دور میزند، بهم رسیده و در این محل همگرا میباشند. این بخش احتمالا به فرم یک گودی حلقه مانند دور هسته مایع و در راستای شمال – جنوب تظاهر پیدا میکند.
میدانیم که حرکت سیال هادی الکتریسیته به شرط آنکه در
میدان مغناطیسیقرار داشته باشد،
جریان الکتریکیتولید میکند (اصل دینامو). بنابراین منشا میدان مغناطیسی زمین ممکن است مربوط به حرکات هسته باشد. دو لکه یاد شده که دارای تقارن استواییاند، به ترتیب در زیر بخش
جنوب هندوستانو دیگری در
حوالی پرو، قرار دارد (آلگر ، 1985). این دینامیک بر اساس مشاهدات دقیق تغییرات میدان مغناطیسی زمین در 30 سال گذشته و مشاهدات و مطالعات ژئوفیزیکی بازسازی شده است. با توجه به اینکه آلیاژ Ne-Fi از سیلیکات سنگینتر است ، لذا جدایی و تفکیک هسته آهنی و استقرار آن در مرکز زمین ، با توجه به قوانین فیزیک امری طبیعی است.
استقرار آن در مرکز زمین ، بر اساس مدل تجمع همگن قابل توضیح است و بعد از استقرار هسته مایع در مرکز زمین ، هسته جامد به تدریج رشد کرده و به حجم فعلی خود رسیده است. با توجه به
سن تشکیل زمینو قطر هسته جامد ، آهنگ رشدی برابر 0.5 میلیمتر در سال میتوان برای آن در نظر گرفت و باید توجه داشت که این آهنگ رشد ، میانگین کلی رشد است و بدیهی است که آهنگ رشد در بدو تشکیل هسته جامد بسیار اندک از رقم میانگین بوده و در حالت فعلی بیشتر از میانگین یاد شده است.
اساسا تبدیل آلیاژ آهن - نیکل مذاب به جامد یک
واکنش گرمازااست و گرمای حاصل از آن به همراه تلاشی
مواد رادیواکتیوموتور حرارتی زمین را تامین میکنند. در حالت کلی گردش هسته مایع به دور هسته جامد آهنی به عنوان یک سیم پیچ که هسته آهنی را در بر گرفته و جریان الکتریکی که از سیم پیچ عبور می کند همان پرتوی کیهانی است که از قطبین زمین به تله میافتد.
شفق قطبیهم در اثر این پرتوی کیهانی بوجود میآید.
|
|
اندازه گیریهای دقیق به کمک
امواج لرزهاینشان میدهد که وزن مخصوص هسته 10 درصد کمتر از مقداری است که از طریق آلیاژ Ne-Fi در فشار 1.5 تا 3 مگا بار تعیین میشود. بنابراین عناصر سبک وزن و احتمالا
کربن،
سیلیکات،
پتاسیم،
گوگرد، FeO و
سربو
عناصر سیدروفیلینظیر
و ... در هسته وجود دارند. این عناصر ناسازگار نسبت به محیط شدیدا احیایی هسته زمین به همراه سلولهای همرفتی هسته مایع در لایه
تخلیه میشوند و به احتمال زیاد از طریق پلومها و سوپر پلومها از خلال گوشته تحتانی ، تحولی و فوقانی به سطح انتقال می یابند.
نظیر
در گوشته کمیاب هستند و احتمالا مقادیری از آنها در هسته متمرکز شده است. با توجه به اینکه
آنومالی دوپالدر عرضهای جغرافیایی پایین و در حوالی جنوب هند و ساحل غربی پرو حداکثر میباشد. شاید ارتباطی بین این آنومالی و لکههای برجسته بر روی هسته مایع در همین نقاط که عمل تخلیه عناصر ناسازگار را بر عهده دارند، وجود داشته باشد. حرارت لازم برای مایع نگه داشتن هسته مایع ، به احتمال زیاد از عناصر رادیواکتیوی نظیر پتاسیم 40 تامین میشود که میتواند در شبکه کانیهایی مثل جرفی شریت
حضور داشته باشد.
با توجه به اینکه این کانی در
کندریتهاشناسایی شده است، شاید در ترکیب هسته اولیه نیز این کانی حضور داشته و تحت شرایط شدیدا احیایی عنصر لیتوفیلی نظیر پتاسیم خاصیت کالکوفیلی و حتی سیدروفیلی از خود بروز میدهد. بطور کلی مباحث راجع به پترولوژی هسته زمین مدیون مطالعات فراوان بر روی متئوریتهای آهنی (
سیدریتها) است. این متئوریتها از نظر فراوانی در دسته دوم اهمیت قرار دارند. از نظر ساختمان کریستالوگرافی و درصد Ni ، آلیاژ Ne-Fi به سه دسته تقسیم میشوند :
هسته زمین از عمق 2900 کیلومتری تا
مرکز زمینگسترش دارد و ضخامت کلی آن 3471 کیلومتر است. مطالعات نشان داده است که در عمق تقریبی 5120 کیلومتری ، یک انفصال در خواص الاستیک هسته وجود دارد این
ناپیوستگیکه ناپیوستگی لمان نام دارد، هسته خارجی را از هسته داخلی جامد جدا میکند و هسته بیرونی از گوشته توسط ناپیوستگی گوتنبرگ - ویشرت جدا میشود. در حالت کلی هسته از سه قسمت هسته بیرونی ، هسته جامد داخلی و هسته مرکزی تشکیل شده است.
هسته بیرونی از ناپیوستگی گوتنبرگ - ویشرت در عمق 2900 کیلومتری شروع و تا عمق 5120 کیلومتری که ناپیوستگی لمان قرار دارد ادامه مییابد. ترکیب عمومی هسته آلیاژ آهن - نیکل (Ne-Fi) است و به همین دلیل به آن نیف یا نیفه نیز میگویند. لازم به ذکر است که امواج S از هسته مایع خارجی عبور نمیکنند. هسته خارجی دارای حرکات همرفتی است که سرعت آنها چندین کیلومتر در سال است.
حرکت وضعی زمینتاثیر به سزایی در این حرکات داشته و این اثربه نام تاثیر کوریولیس نامیده میشود.
گردش هسته خارجی دارای تقارن استوایی میباشد که توسط دو لکه برآمده در سطح هسته مایع مشخص میشود و این دو لکه در حقیقت محل تظاهر سلولهای واگرا در سطح می باشند. این سلولهای واگرا در سطح هسته مایع و در مرز بین لایه
و هسته مایع به صورت شعاعی پخش شده و در راستای نصف النهاری که تقریبا در راستای شمال و جنوب زمین هسته مایع را دور میزند، بهم رسیده و در این محل همگرا میباشند. این بخش احتمالا به فرم یک گودی حلقه مانند دور هسته مایع و در راستای شمال – جنوب تظاهر پیدا میکند.
میدانیم که حرکت سیال هادی الکتریسیته به شرط آنکه در
میدان مغناطیسیقرار داشته باشد،
جریان الکتریکیتولید میکند (اصل دینامو). بنابراین منشا میدان مغناطیسی زمین ممکن است مربوط به حرکات هسته باشد. دو لکه یاد شده که دارای تقارن استواییاند، به ترتیب در زیر بخش
جنوب هندوستانو دیگری در
حوالی پرو، قرار دارد (آلگر ، 1985). این دینامیک بر اساس مشاهدات دقیق تغییرات میدان مغناطیسی زمین در 30 سال گذشته و مشاهدات و مطالعات ژئوفیزیکی بازسازی شده است. با توجه به اینکه آلیاژ Ne-Fi از سیلیکات سنگینتر است ، لذا جدایی و تفکیک هسته آهنی و استقرار آن در مرکز زمین ، با توجه به قوانین فیزیک امری طبیعی است.
استقرار آن در مرکز زمین ، بر اساس مدل تجمع همگن قابل توضیح است و بعد از استقرار هسته مایع در مرکز زمین ، هسته جامد به تدریج رشد کرده و به حجم فعلی خود رسیده است. با توجه به
سن تشکیل زمینو قطر هسته جامد ، آهنگ رشدی برابر 0.5 میلیمتر در سال میتوان برای آن در نظر گرفت و باید توجه داشت که این آهنگ رشد ، میانگین کلی رشد است و بدیهی است که آهنگ رشد در بدو تشکیل هسته جامد بسیار اندک از رقم میانگین بوده و در حالت فعلی بیشتر از میانگین یاد شده است.
اساسا تبدیل آلیاژ آهن - نیکل مذاب به جامد یک
واکنش گرمازااست و گرمای حاصل از آن به همراه تلاشی
مواد رادیواکتیوموتور حرارتی زمین را تامین میکنند. در حالت کلی گردش هسته مایع به دور هسته جامد آهنی به عنوان یک سیم پیچ که هسته آهنی را در بر گرفته و جریان الکتریکی که از سیم پیچ عبور می کند همان پرتوی کیهانی است که از قطبین زمین به تله میافتد.
شفق قطبیهم در اثر این پرتوی کیهانی بوجود میآید.
|
|
اندازه گیریهای دقیق به کمک
امواج لرزهاینشان میدهد که وزن مخصوص هسته 10 درصد کمتر از مقداری است که از طریق آلیاژ Ne-Fi در فشار 1.5 تا 3 مگا بار تعیین میشود. بنابراین عناصر سبک وزن و احتمالا
کربن،
سیلیکات،
پتاسیم،
گوگرد، FeO و
سربو
عناصر سیدروفیلینظیر
و ... در هسته وجود دارند. این عناصر ناسازگار نسبت به محیط شدیدا احیایی هسته زمین به همراه سلولهای همرفتی هسته مایع در لایه
تخلیه میشوند و به احتمال زیاد از طریق پلومها و سوپر پلومها از خلال گوشته تحتانی ، تحولی و فوقانی به سطح انتقال می یابند.
نظیر
در گوشته کمیاب هستند و احتمالا مقادیری از آنها در هسته متمرکز شده است. با توجه به اینکه
آنومالی دوپالدر عرضهای جغرافیایی پایین و در حوالی جنوب هند و ساحل غربی پرو حداکثر میباشد. شاید ارتباطی بین این آنومالی و لکههای برجسته بر روی هسته مایع در همین نقاط که عمل تخلیه عناصر ناسازگار را بر عهده دارند، وجود داشته باشد. حرارت لازم برای مایع نگه داشتن هسته مایع ، به احتمال زیاد از عناصر رادیواکتیوی نظیر پتاسیم 40 تامین میشود که میتواند در شبکه کانیهایی مثل جرفی شریت
حضور داشته باشد.
با توجه به اینکه این کانی در
کندریتهاشناسایی شده است، شاید در ترکیب هسته اولیه نیز این کانی حضور داشته و تحت شرایط شدیدا احیایی عنصر لیتوفیلی نظیر پتاسیم خاصیت کالکوفیلی و حتی سیدروفیلی از خود بروز میدهد. بطور کلی مباحث راجع به پترولوژی هسته زمین مدیون مطالعات فراوان بر روی متئوریتهای آهنی (
سیدریتها) است. این متئوریتها از نظر فراوانی در دسته دوم اهمیت قرار دارند. از نظر ساختمان کریستالوگرافی و درصد Ni ، آلیاژ Ne-Fi به سه دسته تقسیم میشوند :
طبق نظریه
انفجار بزرگ، جهان آغازی داشته است. این آغاز که همان لحظه انفجار اولیه بوده است، بطور دقیق معلوم نیست کی بوده است. ستارهها و کهکشانهایی با میلیاردها
سال نوریفاصله توسط
تلسکوپهارویت شده اند. پس مسلما باید
عمر جهانمساوی یا بیشتر از عمر این ستارهها باشد. برای تعیین این مقدار باید فاصله کهکشانهای دوردست را بدانیم ولی
ژرفای کیهانیبر ما نامعلوم است و
اندازه گیریفاصله کهکشانها بسیار مشکل میباشد. تمامی شک و تردیدها پیرامون برآورد عمر عالم ، ناشی از شک و تردیدهایی است که در اندازه گیری این فاصلهها وجود دارد. امروزه برای اندازه گیری سن کائنات ، از سه روش مختلف استفاده میشود. که هرسه تقریباً به نتیجه مشابهی میرسند.
حرکت فرار کهکشانها برای ما به منزله یک
ساعت شنیکیهانی ، برای تاریخ بندی کائنات است. سرعت دور شدن این کهکشانها متناسب با فاصلهای است که از ما دارند. بنابراین چنانچه فاصله کهکشانی دو برابر فاصله کهکشان دیگر باشد، کهکشان دورتر با سرعتی دوبرابر سرعت کهکشان نزدیک از ما دور میشود. با قبول نظریه انفجار بزرگ ، جریان زمان را به لحظه ای بر می گردانیم که همه کهکشانها کنار هم جمع بودند. این لحظه که میتوان آنرا
سپیده دمکائنات نامید، حدود 15 میلیارد سال قبل بوده است. این
زمان صفرنقطه مرجع
ساعت کیهانیما خواهد بود.
عالم ما در درون خود ، اجسامی مثل
زمینو ستارههای کهنسال دارد که میتوان سن آنها را معلوم کرد. این سن باید مساوی یا کمتر از سن کائنات باشد، زیرا نمیتوان کائناتی را فرض کرد که اشیا درون آن عمر بیشتری از خود داشته باشند. در این روش فرض کنیم که نخستین ستارگان بلافاصله پس از ولادت کائنات متولد شدهاند. برای
اندازه گیریعمر آنها به مساله
انرژیمتوسل میشویم. نور ستارگان حاصل از سوختن ذخیره هستهای آنهاست. این سوختن از
هیدروژنو
هلیومآغاز شده و به سوختن اتمهای سنگین میرسد.
ستارگان تا زمانیکه ذخیره سوختی داشته باشند، باقی میمانند، سپس با تمام شدن این ذخیره تغییر ساختار داده و میمیرند. همه ستارگان به یک اندازه عمر نمیکنند. ستارههای حجیم و درخشان عمر کوتاهتری دارند. ستارگان بصورت گروهی به دنیا میآیند (خوشه). هر خوشه در زمان تولد خود شامل طیف گستردهای از انواع ستارگان است. بنابراین سن هر خوشه را میتوان از سن ستارگان سالخوردهاش حدس زد. در کهکشان ما ستارگانی با 14 تا 16میلیارد سال سن وجود دارند که میتوان گفت عمر کائنات هم در همین حدود است.
بعضی اتمها ناپایدارند و مدتی عمر کرده ، سپس به انواع دیگر اتمها تبدیل میشوند. معروفترین آنها
کربن14 است که
نیمه عمرآن 6000 سال میباشد، یعنی پس از این مدت ، مقدار آن نصف خواهد شد. با استفاده از این کربن میتوان سن هر جسمی را که دارای کربن 14 میباشد، تعیین کرد. ولی این 6000 سال در مقایسه با
سن و سال ستارگانو
تاریخ کیهانیزمان بسیار اندکی است. باید از ذراتی با نیمه عمر قابل قیاس با
مقیاس جهانیاستفاده کنیم.
این روش به ما امکان میدهد که با استفاده از نمونههای صخرهای
عمر زمین،
ماه، و
شهاب سنگرا تعیین کنیم. در کلیه این موارد با دقت حدود 2درصد به 6/4 میلیارد سال رسیدهایم. این سنی است که میتوانیم آنرا به کل
منظومه شمسینسبت دهیم. به ترکیبی که گذشت میبینیم که کهکشانها ،
ستارگان، و اتمها ، سن کائنات را حدود 15 میلیارد سال تخمین میزنند.
حدود 350 سال پیش از میلاد
ارسطو، برای هریک از کرات دایرهای در نظر گرفت. این دایرهها هم مرکز بودند و زمین ساکن ، در مرکز آنها قرار داشت. دایره هر یک از کرات با چهار یا پنج دایره دیگر مرتبط بود که همه به گرد محورهای متفاوتی میچرخیدند، بطوریکه روی هم قرار گرفتن حرکت آنها ، حرکت سیاره را موجب میشد.
بنظر ارسطو ، جهان از "
اتم" تشکیل شده بود. زمین و ماه به دنیای تغییر یابنده تعلق داشتند و در عوض دنیای سایر کرات ، تغییر ناپذیر و ابدی بود. کائنات افلاطونی و ارسطویی ، دو قرن بعد ، با ظهور
بطلیموسبه اوج تعالی رسید. بطلیموس از ترکیب تمام اطلاعات چهار سده گذشته یک کائنات هندسی ساخت که مدت 1500 سال بدون هیچ ایرادی مورد قبول قرار گرفت.
بطلیموس کرات آسمانی را روی دایرههای کوچکی بنام "دوایر بیرونی" فرض کرد که مرکز آنها روی
دایره سماویپیشنهادی ارسطو قرار داشت و بدین ترتیب مساله حرکت غیر عادی کرات سماوی حل شد.
در سده سیزدهم بعد از میلاد "توماس داکن" راهب "فرقه دومی نیکن" این را وارد کائنات ارسطویی کرد. در مدل پیشنهادی او ، مانند مدلهای پیشین ، خورشید ، ماه ، ستارگان و سیارت ، در دوایری بر گرد زمین میچرخیدند. یک دایره اضافی نیز فراتر از دایره آنها وجود داشت که مقر خداوند بود. فرشتگان مسئول گردش کرات روی دایرههای سماوی بودند. در منطقه زیر ماه ، برزخ بود و در زیر آن سرزمین آدمیان و قلمرو فانی و اندرون این زمین دوزخ و جایگاه شیاطین بود.
زمین کرهای است که روی آن زندگی میکنیم. بنا به باورهای دینی از خاک آن آفریده شدهایم و روزی دوباره به
خاکآن باز میگردیم. این کره خاکی یکی از نه
سیاره منظومه شمسیاست که مانند سایر سیارات در مداری به دور
خورشیدمیگردد. زمین سیارهای منحصر بفرد در
منظومه شمسیاست که در آن
آبو
اکسیژنو
نیتروژنکه برای حیات ضروریاند، وجود دارد.
زمین در بدو پیدایش بصورت کرهای از مواد داغ و نیمه مذاب بود. بتدریج عناصر سنگینتر تهنشین شده و
هسته فلزیرا بوجود آوردند و در عین حال عناصر سبکتر به سطوح فوقانی آمده و
جبهو
پوستهرا تشکیل دادند. پس از گذشت چند میلیارد سال ، زمین سرد شد، سطح زمین جامد گشت ،
جو زمینشکل گرفت و
اقیانوسبوجود آمدند.
تکامل زمینهنوز هم ادامه دارد: پوسته زمین توسط
فورانهای آتشفشانیدر کف اقیانوسها نوسازی شده ، دائما بر اثر
زمین لرزههاو
حرکتهای قارهایدر حال تغییر و تحول است. تناسب گازهای مختلف در جو زمین نیز بر اثر دخالتهای انسان به آرامی در حال تغییر است.
حرکت زمین به شکل یک پوسته سنگی متشکل از 12 صفحه مجزاست. هر یک از قارهها روی یک یا چند صفحه قرار گرفتهاند. این صفحات با سرعتی شبیه به سرعت رشد ناخنهای انسان در حال حرکت هستند. صفحههای جامد ، روی سنگهای نیمه مذاب به حالت شناور هستند که خود این سنگهای نیمه مذاب توسط جریانهای داغی که از هسته فلزی زمین فوران میکنند، تکان خورده و باعث حرکت صفحهها در سطح زمین میشوند.
250 میلیون سال پیش ، سه تکه بزرگ خشکی بهم نزدیک شدند و یک خشکی بزرگ بنام
پانجیارا بوجود آوردند. بعد از مدتی دریای
تتیساین خشکی عظیم را به دو قسمت
لوراسیاو
گندوانلندتقسیم کرد. 120 میلیون سال پیش
اوراسیااز هم شکافت و آمریکای شمالی از اروپا جدا شد.
گنوانلندنیز شکافته شد و در نتیجه
هندوستانبه سمت جنوب آسیا حرکت کرد. قارهها همچنان به حرکت خود ادامه داده و به این شکل کنونی که میبینیم در آمدند. ظرف چند میلیون سال آینده
قاره آمریکابه حرکت خود در سمت غرب ادامه داده و قاره آفریقا به اروپا و آسیا ملحق خواهد شد.
اولین موجودات زنده حدود 3.8 میلیارد سال پیش و
اولین دایناسورهاحدود 150 میلیون سال پیش در زمین ظاهر شدند. حدود 65 میلیون سال پیش نسل داینوسورها از بین رفت(انقراض دایناسورها). یکی از عوامل
انقراض داینوسورها برخورد یک شهاب سنگ به زمینو پر شدن جو زمین از غبار بود. در چنین شرایطی
نورو
گرمابه زمین نرسیده و یک
دوره کوتاه یخبندانباعث مرگ داینوسورها بر اثر سرما و گرسنگی شده است. اگر همه
تاریخچه زمینرا در 24 ساعت خلاصه کنیم، نخستین انسانها در 2 ثانیه مانده به نیمه شب ظهور خواهند کرد.
![]() |
یونانیها که پیشروان علم بودند، در قرن ششم قبل از میلاد ، زمین را کروی و ثابت فرض میکردند و اکثر تمدنها معتقد بودند که جهان ،
زمین مرکزاست. ولی
بطلیموسستاره شناس یونانی بیشتر از سایرین بر این اندیشه معروف معتقد بوده است. در جهان زمین مرکز ، زمین در مرکز عالم قرار داشته و
خورشیدو
سیاراتو
ستارگانحول آن میگردند. سالها بعد معدودی از متفکران یونانی مخصوصا
آریستار خوساندیشه زمین مرکزی بودن دنیا را زیر سوال بردند. ولی کتاب بطلمیوس
المجسیبر علم آن زمان سیطره داشت و مانع از قبول نظر آریستارخوس شد. تا اینکه در سال 1543
نیکلا کپرنیکستاره شناس لهستانی ، مرکزیت را از زمین گرفته و به
خورشیدداد.
![]() |
|
دانشمندان علوم زمین و زلزله شناس با مطالعه
امواجثبت شده زلزله ها درایستگا ههای زلزله سنجی وزلزله شناسی به این واقعیات متفاوت از هم پی برده اند. اولین بررسی ها که در این زمینه انجام شده است بیانگر تغییر روند امواج در اعماق چهل کیلومتری خشکیها و پنج کیلومتری کف اقیانوسها می باشد جائی که بنام حد فاصل بین
پوستهو
گوشتهشناخته می شود و به افتخار کاشف آن« موهوروویچ» استاد دانشگاه زاگرب به نام انفصال «موهو» معروف شده است . ضخامت متوسط قسمت جامد پانزده کیلومتر و وزن مخصوص آن 2.7 است .
این انفصال مرز بین انواع مختلف سنگها است و با یک افزایش تند در سرعت امواج PوS مشخص می شود . این قسمت از زمین بنام“ پوسته ” زمین معروف است که درمقایسه با شعاع زمین ضخامت نا چیزی دارد . ضخامت پوسته زمین در زیر اقیانوسهانازکتر از قاره ها است .( حداقل 10 کیلومتر در زیردریاهاوحداکثر 60 کیلومتر در زیر خشکیها )
پوسته زمین از دوبخش تشکیل می شود :
!! بخش سیال (SIAL )
(SIAL )که بیشتر از سنگهای
گرانیتیو
گرانودیوریتتشکیل و بعلت فراوانی عناصر
سلیسیمو
آلومینیوم( SI-AL ) بنام
سیالخوانده می شود.
!! بخش سیما ( SIMA )
( SIMA )که قشر زیرین پوسته است و بیشتر از
بازالتیتشکیل شده وبه علت دارابودن سیلسیم ومنیزیم ( SI-MG ) به نام سیما معروف است .
البته از تخریب سنگهای دو بخش بالا طبقه رسوبی تشکیل می گرددکه شامل آبرفتها ونهشته های مختلف است .ضخامت این طبقه در گودیها گاهی به 10 کیلومتر می رسد وبعضی جاها دگرگون شده اند.
دومین گسستگی که در روند امواج منتشر شده از زلزله ها مشاهده می شود در عمق 2900کیلومتری از سطح زمین است و بنام “گوتنبرگ”معروف است.
حد فاصل بین گسستگی موهوروویچ وگوتنبرگ بنام
گوشتهمعروف است.در گوشته نیز خصوصیات امواج لرزه ای تغییر می نمایدکه با توجه به همین تغییر به چندبخش تقسیم می شود:
این بخش منشاء بسیاری از فعالیتهای
زمین شناسیاست همانندفغالیتهای ماگمایی ، زلزله های عمیق و تغییر مکان قاره ها.بخش بالایی همراه با پوسته یک لایه به ضخامت 70تا 100کیلومتررا تشکیل می دهدکه از سنگهای سخت وشکننده تشکیل می دهدوبنام “
سنگ کره”خوانده می شود . سنگ کره به قطعاتی تقسیم شده که به هر یک از آنها“صفحه” می گویند. صفحه ها نسبت به یکدیگر در حال تغییر و جابجائی می باشند که این حرکتها رویدادهای زمین شناسی را بوجود میآورد. محققین زمین شناسی بر وجود سنگهای فو ق بازی در این قسمت اتفاق نظر دارند، اما در مورد توزیع آن اتفاق نظر ندارند.
در زیر سنگ کره ناحیه ای به نام “
سست کره” معروف است .سرعت امواج لرزه ای در این قسمت کاهش می یابدوبه لایه ای کم سرعت هم معروف است.
این منطقه بین 400 تا حدود 1000 کیلومتری عمق زمین است . در این قسمت شاهد افزایش نسبی سرعت امواج هستیم که بیانگر تغییر ماهیت سنگهای این قسمت است
از عمق 1000 تا 2900 کیلومتر عمق زمین است . در این قسمکت سنگها چگال وبسیار الاستیک اند وسرعت امواج زلزله بصورت تقریباً یکنواختی افزایش می یابد.
در زیرگوشته زمین از عمق 2900 کیلومتری تا مرکز زمین هسته زمین قراردارد. درهسته زمین د عمق 5120 کیلومتری یک انفصال در خواص الستیک هسته وجود داردکه هسته رابا توجه به آن بدو قسمت خارجی و داخلی تقسیم می کنند. از آنجا که امواج عرضی از هسته خارجی عبور نمی کنند بایستی این قسمت را مایع دانست و چون درهسته داخلی سرعت امواج افزایش می یابد این قسمت را جامد می دانند.
![]() |
|
جنس هسته زمین را بیشتر
نیکلو
آهنتشکیل داده است . هسته نقشی درحرکت ورقه های سنگ کره ندارد ولی منبع تولید
میدان مغناطیسیزمین است.
پوسته زمین به انضمام قسمت بالائی گوشته فوقانی قسمت سخت زمین را تشکیل می دهند که سنگ کره یا
لیتوسفرخوانده می شود و بر سست کره که حالت خمیری دارد واقع شده است . ضخامت لیتوسفربطور متوسط 100کیلو متر است.لیتوسفر به صفحه های مجزائی تقسیم می شود که این صفحه ها ثابت نیستند و دائماً در حال حرکتندکه منجر به ایجاد پدیده های مختلف تکتونیکی می گردد.
لیتوسفر از شش صفحه اصلی بنامهای افریقا،اوراسیا،امریکا،آرام،استرالیاوقطبی بعلاوه چند صفحه کوچکتر تقسیم شده است.حرکت صفحه ها نسبت به هم به سه طریق انجام می گیرد :
الف )- در پشته های اقیانوسی صفحه ها از هم دور می شوند ومواد مذاب درون زمین از اینجا بیرون می ریزد.
ب ) – صفحه ها بهم نزدیک وبا هم بر خورد می کنندویک صفحه به زیر دیگری می رود ( در مرز صفحه های اقیانوسی وقاره ای)
ج ) – صفحه ها در کنار یکدیگر می لغزند.
به حالت “ الف” که ورقه ها از هم دور می شوند و باعث بیرون ریختن مواد مذاب می شود بخش “سازنده” زمین می گویند و به قسمت “ب” که که صفحه ها به هم برخورد وبه زیر یکدیگر می روند بخش “ مخرب ” می گویند.
بیشتر فعالیتهای تکتونیکی مثل زلزله هادر حاشیه صفحه ها ی پوسته زمین رخ می دهد و قسمت مرکزی صفحه های زمین کمتر دچار زلزله شده اند، و همینگونه زلزله ها در محل برخورد صفحه های قاره ای اتفاق می افتد .
درمحل دور شدن صفحه ها از هم در پشته های اقیانوسی مواد مذاب بیرون ریخته و منجمد می شوند و بخشی از صفحه ها تولد شده از محور میانی از هم دور می شوند ، وبعد از طی مسافتی نسبتاً طولانی صفحه های مزبور دوباره در گوشته فرو رفته ومدفون می شوند وموجب ایجاد گودالهای عمیقی میگردد نظیر گودال ماریان ، کوریل و…..
تکتونیک صفحه ای از محور بر آمده اقیانوسها متولدو بطور جانبی گسترش می یابد و سرانجام به اعماق گوشته رانده می شود. قاره ها دارای ضخامت زیاد هستند و ازنظرترکیب شیمیائی و جنس با صفحه های اقیانوسی تفاوت دارندودر صفحه های اقیانوسی همانند میخ قراردارن یا همانندچوب پنبه که در آب شناور است قرار دارندودر نتیجه قاره ها نیز در حرکت صفحه ها شرکت می کنند.
زلزله هادر جاهائی که صفحه ها با هم اصطکاک دارند یا جاهایی صفحه ها در مقابل هم واقعند و یا جاهایی که صفحه ها بدرون زمین فرو می روند مشاهده می شوند.
داشتن دانشی از ترکیب و حالت درونی زمین پیش نیاز درک
ژئوشیمیاست. بدیهی است که حل این مسئله از راه مشاهده مستقیم امکانپذیر نخواهد بود. حتی پیشرفتهترین
تکنیکهای حفارینمیتواند از چند کیلومتر در داخل پوسته زمین فراتر رود. زیرا
عمیقترین چاهیکه تاکنون حفر شده است عمقی در حدود 15 کیلومتر داشته، و عمق معادن از این حد هم کمتر میباشد. بعضی مواد توسط فعالیت آذرین به سطح آورده میشوند. ولی به علت عدم اطلاع ما از عمق تشکیل و تغییرات بعدی که تحمل کردهاند، شواهد مناسبی برای نتیجه گیری درباره ترکیب زمین و ساختار آن نمیباشند.
برای کسب آگاهی از ساختار درونی زمین باید از رهیافتی غیر مستقیم بهره جوییم. شواهد غیر مستقیم از 3 منبع ،
آتشفشانها،
شهاب سنگهاو
امواج لرزهایمنشا میگیرند.
هنگامی که انسان برای اولین بار به
فورانهای آتشفشانینزدیک شد و سرد شدن گدازههای مذاب را به شکل سنگهای جامد دید، گمان میکرد که منشا تعداد زیادی از سنگهای محل زندگی او باید از همین مواد ناشی شده باشد. مدت زمانی طولانی این تفکر ادامه داشت که ممکن است محصولات آتشفشانی نشانههایی از ترکیب داخلی زمین را بیان کنند. عاملی که باعث کم اهمیت شدن چنین فرضیههایی شد، این است که در مناطق مختلف دنیا آتشفشانهای مختلف
گدازههاییبا ترکیبات مختلف تولید میکنند.
سنگهای حاصل از دو نوع گدازه را در نظر میگیریم. یکی از این سنگها عمدتا از
کانیهای سیلیکات آلومینیومو
آهنتشکیل شده و رنگ آن خیلی روشن است. و نمونه دیگر تیره رنگ است و ترکیب اصلی آن از
کانیهای سیلیکات آهنو
منیزیممیباشد.
چیزی درباره ترکیب درونی
سیالاتبیان نمیکند. بنابر این به ناچار باید به مقایسه ترکیب زمین با شواهد گرد آمده از شهاب سنگها بپردازیم. شهاب سنگها یا
شخانههابخشی از
منظومه شمسیمیباشند. گاهی قطعاتی از فضای خارجی زمین ، وارد
میدان جاذبه زمینمیشوند و به صورت شهاب سنگها یافت میشوند. بیشتر این شهاب سنگها به علت اصطکاک حاصل از عبور از
اتمسفر زمینمیسوزند. قطعات باقیمانده به علت درشتی قطعات به سطح زمین سقوط میکنند. تخمین زده شده که نرخ فرو ریزش شخانهای سالانه بین 30000 تا 150000 تن میباشد.
در حال حاضر عموما معتقدند که شهاب سنگها از تلاشی سیارهای فرضی که احتمالا بین سیارههای
مریخو
مشتریجای داشته حاصل شدهاند، که این منطقه اکنون توسط کمربند آستروئیدی اشغال شده است. شهاب سنگها شبیه مادهای هستند که داخل زمین را ساخته و از شهاب سنگهای فلزی که معمولا از
آلیاژهای مختلف آهنو
نیکلتشکیل شدهاند، مجزا میشوند و چگالی آنها از انواع سنگی مشابه زیادتر است. اگر داخل زمین از آهن و نیکل تشکیل شده باشد، این دو ماده به علت سنگینی باید بطرف مرکز زمین کشیده شوند. بنابراین فرض میکنیم که زمین دارای هستهای از آلیاژ آهن و نیکل میباشد که بوسیله
گوشتهایمتشکل از
سنگ پریدوتیتبا چگالی کم پوشانده میشود. ساختمان مذکور برای زمین در حین سادگی با
محاسبات جرم کل زمینمطابقت دارد.
زمین لرزهها وقتی که دو قسمت از لایه سطحی زمین یا پوسته در کنار هم میلغزند حاصل میشود. هر زمین لرزه انواع مختلفی از
امواجرا تولید میکند که از این میان دو نوع که از درون پیکر زمین عبور میکند برای منظور فعلی ما دارای بیشترین اهمیت است. تاثیر این امواج ممکن است از حداقل لرزش تا بروز یک فاجعه تغییر کند که به شدت حرکت و همچنین بزرگی زمین لرزه بستگی دارد. اگر یک
زلزلهبا شدت محسوس رخ دهد، امواج حاصله بصورت شعاعی به طرف خارج از مرکز انتشار مییابند، که میتوانند به درون انتقال یابند. این امواج در حین عبور ، رفتاری شبیه به امواج آب در
استخراز خود نشان میدهند. این امواج همانطوری که بطرف داخل لایههای درونی زمین حرکت میکنند، قادرهستند انعکاس یابند یا دچار شکست شوند.
از آنجاییکه امواج s فقط از میان جامدات عبور میکنند، هنگام عبور از داخل زمین و برخورد با لایهای مایع ، بلافاصله متوقف میشوند. دانشمندان ژئوفیک از روی
سرعت عبور امواجبوجود و
ناپیوستگی اصلی(ناپیوستگی حاصل از بین رفتن امواج در لایههایی از زمین) رده اول در لایههای زمین پی بردهاند.
از بین رفتن امواج s در قاعده
جبهنشان میدهد که مواد سازنده
هسته زمینفاقد صلبیت بوده و رفتاری مانند مایع دارند. ناپیوستگیهای رده دومی (که بوسیله تغییر ناگهانی در نرخ افزایش یا کاهش سرعت امواج مشخص میشوند) نیز در
پوسته، جبه و هسته تشخیص داده شده است.